پیش کردن
می ترسم آنچه که در این دوران اتفاق میافتد را فراموش کنم. پس در مورد اتفاقات شیرین امروز می گویم و گاهگاهی گریزی به گذشته می زنم. شنتیا اکنون حدود دو سال و نیم دارد. خیلی شیطون و در عین حال مهربون. اما گاهی هم دندوناشو روی ما امتحان می کنه که ببینه هنوز تیزن یا نه! مدتی پیش درب آپارتمان باز بود و باباش بیرون در داشت کفشاشو تمیز می کرد. من هم که مشغول شستن ظرفها بودم از شنتیا خواستم درب رو پیش کنه(یعنی نه کاملا بسته و نه باز). بعد چند ثانیه دیدیم رفته جلوی درب و هی میگه پیش!پیش!.. . ...
نویسنده :
محبوبه هوشیار صادقیان
13:55